شهید مطهری دربارهی تسلط و نفوذ غیرمسلمان بر مسلمان مینویسد: اسلام میخواهد که غیرمسلمان بر مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش بهطرف غیرمسلمان دراز نباشد، والّا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، ولو آنکه اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش بهطرف ملت دیگر دراز باشد، اسیر و بردهی اوست و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. به قول نهرو، ملتی مستقل است که جهش اقتصادی داشته باشد.
حضرت علی (ع) میفرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، احسن الی من شئت تکن امیره.»
محتاج هرکه شوی، اسیر او خواهی بود. بینیاز از هرکه گردی، با او برابر خواهی شد و هرکه را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی، فرمانروای او خواهی شد.
اگر ملتی کمک خواست و ملتی دیگر کمک داد، خواه ناخواه اولی برده و دومی آقاست. چقدر جهالت و حماقت است که آدمی ارزش سلامت بنیهی اقتصادی را درنیابد و نفهمد اقتصاد مستقل یکی از شرایط حیات ملی است. نظر اسلام در مورد اقتصاد مبتنی است بر یک اصل فلسفی و آن اینکه زمین و منابع اولیه برای بشر، یعنی برای اینکه زمینهی فعالیت و بهرهبرداری بشر قرار بگیرد، آفریده شده است: «ولقد مکناکم فی الارض و جعلنا لکم فیها معایش قلیلا ما تشکرون: و همانا شما را در زمین مأوا دادیم و در آن برای شما روزیها قرار دادیم و چه کم شکرگزاری میکنید. از نظر اسلام، اختلاف فاحش که منتهی به فقر طبقهی دیگر، نه بهواسطهی بیماری، بلکه بهواسطهی بیکاری یا کمی مزد بشود، جز از طریق ظلم و استثمار ممکن نیست.
موضوعات: اقتصادی, فرهنگی
[ 03:52:00 ب.ظ ]